DG20.IRبهترینها؛برق،مکانیک،ساختمان،تکنولوژی،مدیریت،زبان

DG20.IRبهترینها؛برق،مکانیک،ساختمان،تکنولوژی،مدیریت،زبان

مطالبی در زمینه برق ،مکانیک ،کامپیوتر ،معماری ،کنترل ،الکترونیک ، مخابرات،ابزار دقیق ،هوش مصنوعی ، روباتیک، فتونیک، اویونیکAvionic ،فیزیک ،ساختمان ، تاسیسات، تکنولوژی جدید، موبایل ،مدیریت و کارآفرینی، آموزش زبان و مطالعه،خواندنی های اینترنت و انرژی مثبت
DG20.IRبهترینها؛برق،مکانیک،ساختمان،تکنولوژی،مدیریت،زبان

DG20.IRبهترینها؛برق،مکانیک،ساختمان،تکنولوژی،مدیریت،زبان

مطالبی در زمینه برق ،مکانیک ،کامپیوتر ،معماری ،کنترل ،الکترونیک ، مخابرات،ابزار دقیق ،هوش مصنوعی ، روباتیک، فتونیک، اویونیکAvionic ،فیزیک ،ساختمان ، تاسیسات، تکنولوژی جدید، موبایل ،مدیریت و کارآفرینی، آموزش زبان و مطالعه،خواندنی های اینترنت و انرژی مثبت

کوتاه و آموزنده: بیا متفاوت باشیم!

«مهمترین مساله در یک رابطه، شنیدن چیزهایی است که گفته نمی شود. پیتر دراکر»

متن زیر منتخبی از کتاب چهل نامه کوتاه به همسرم نوشته زنده یاد نادر ابراهیمی [+] است.توصیه می کنم که فرازهای نامه سی و چهارم را حتما تا انتها بخوانید:

همسفر! در این راه طولانی – که ما بی خبریم و چون باد می گذرد – بگذار خرده اختلاف های مان با هم باقی بماند.خواهش می‌کنم!

مخواه که یکی شویم، مطلقا یکی.

مخواه که هر چه تو دوست داری ، من همان را ، به همان شدت دوست داشته باشم.و هرچه من دوست دارم ،‌به همان گونه مورد دوست داشتن تو نیز باشد.

مخواه که هر دو یک آواز را بپسندیم،‌یک ساز را ، یک کتاب را ، یک طعم را ، یک رنگ را و یک شیوه نگاه کردن را.

مخواه که انتخاب مان یکی باشد، سلیقه مان یکی و رویاهامان یکی. هم سفر بودن و هم هدف بودن، ابدا به معنی شبیه بودن و شبیه شدن نیست، و شبیه شدن دال بر کمال نیست، بل دلیل توقف است.

عزیز من!

دو نفر که عاشق هم اند و عشق آن ها را به وحدتی عاطفی رسانده است، واجب نیست که هر دو صدای کبک، درخت نارون ، حجاب برفی قله‌ی عَلَم کوه، رنگ سرخ و بشقاب سفالی را دوست داشته باشند.

nader-ebrahimi-380-285

اگر چنین حالتی پیش بیاید، باید گفت که یا عاشق زاید است یا معشوق. یکی کافی ست. عشق ، از خودخواهی‌ها و خودپرستی‌ها گذشتن است؛ اما این سخن به معنای  تبدیل شدن به دیگری نیست.

من از عشق زمینی حرف می زنم که ارزش آن در «حضور» است ، نه در محو و نابود شدن یکی در دیگری.

عزیز من!

اگر زاویه دیدمان نسبت به چیزی یکی نیست،بگذار یکی نباشد.بگذار در عین وحدت مستقل باشیم.

بخواه که در عین یکی بودن، یکی نباشیم.بخواه که همدیگر را کامل کنیم نه ناپدید. بگذار صبورانه و مهرمندانه درباب هر چیز که مورد اختلاف ماست بحث کنیم؛ اما نخواهیم  که بحث ، ما را به نقطه‌ی مطلقا واحدی برساند.

بحث باید ما را به ادراک متقابل برساند نه فنای متقابل.

این جا سخن از رابطه ی عارف با خدای عارف درمیان نیست، سخن از ذره ذره واقعیت ها و حقیقت‌های عینی و جاری زندگی‌ست.

بیا بحث کنیم!

بیا معلوماتمان را تاخت بزنیم!

بیا کلنجار برویم!

اما سرانجام نخواهیم که غلبه کنیم.

بیا ، حتی، اختلاف های اساسی  واصولی مان را ، در بسیاری زمینه ها تا آنجا که حس می کنیم دوگانکی،شور و حال و زندگی می بخشد، نه پژمردگی و افسردگی و مرگ ، حفظ کنیم.

من و تو حق داریم در برابر هم قدعَلَم کنیم.

و حق داریم بسیاری از نظرات و عقاید هم را نپذیریم بی‌آنکه قصد تحقیر هم را داشته باشیم.

عزیز من ! بیا متفاوت باشیم!

دانلود کتاب چهار اثر از فلورانس اسکاول شین + کتاب صوتی


کتاب
 چهار اثر از فلورانس اسکاول شین یکی از کتاب هایی است که در ایران از چاپ شصتم فراتر رفته و خوانندگان بسیاری را به خود جلب نموده است. نویسنده‌ی آمریکایی این کتاب، سالیان بسیار در مقام هنرمند (نقاش) و خطیب، نامی بلندآوازه داشت. افراد بی‌شماری در کلاس‌هایش شرکت می‌جستند و از این طریق، پیام معنویت را به گروهی وسیع می‌رساند. بزرگ‌ترین راز موفقیتش این بود که همواره خودش بود: ساده و صمیمی و بی‌تکلف و شوخ‌طبع. هرگز نخواست قراردادی و ادیب مآب یا دارای نفوذی تحمیلی باشد.نام نویسنده: فلورانس اسکاول شین 
فرمت کتاب: PDF 
تعداد صفحات: 297 
حجم فایل: 64.4 مگابایت 
تاریخ انتشار: 16:50 - 92/8/2 
منبع پی سی دانلود 

 حجم 64.4 مگابایت

 دانلود کتاب چهار اثر از فلورانس اسکاول شین - 2.57 مگابایت
 دانلود کتاب صوتی چهار اثر از فلورانس اسکاول شین - 61.9 مگابایت

از سیر تا پیاز نظم دادن به آشپزخانه!


آشپزخانه: بزرگ یا کوچک فرقی نمی‌کند، یک آشپزخانه باید بیش‌ترین کارایی ممکن را داشته باشد، خواه برای صرف وعده‌های غذایی یا خواه برای تفریح و سرگرمی. در دسترس بودن مهم‌ترین عنصر است. و عنصری که در همه جا سودمند است، خواه یک سرآشپز ماهر باشید یا فقط مشغول آماده کردن یک ساندویچ ساده باشید، فضاهای نگهدارنده است.
 
طراحی آشپزخانه‌ای با کارکرد عالی نیازمند دانش عمیقی از نیازها و عادات کاری منحصربه‌فرد شماست. در یک آشپزخانه بزرگ، وقتی مشغول آماده کردن غذا هستید نباید مجبور باشید برای انجام کارها از این سوی آشپزخانه به آن سو بروید. در یک آشپزخانه کوچک وقتی مشغول انجام کاری هستید بی‌نظمی آزاردهنده است. وسایل کشویی می‌توانند به طور فزاینده‌ای کارایی آشپزخانه شما را افزایش دهند.

 

کابینت‌های کشویی مخصوص ادویه‌جات باعث استفاده بهینه و درست از فضا می‌شوند. در طراحی آن‌ها از اکسسوری های زیبا استفاده کنید (مانند عکس بالا) تا ظاهر آشپزخانه شما زیبا به نظر برسد.

 

برای زیباترشدن کابینت‌های کشویی مخصوص ادویه‌جات می‌توانید فضای درونی آن را از ماده دیگری بسازید تا کنتراست زیبایی بین این قسمت و فضای جلویی کابینت ایجاد شود.

 

ساخت کابینت کشویی مخصوص لوازم آشپزخانه برای نگهداری از قاشق‌ها، کف‌گیرها، و دستکش آشپزی استفاده خلاقانه‌ای از ایده کابینت‌های کشویی است. سعی کنید سطحی که لوازم در آن قرار می‌گیرد فلزی و سوراخ دار باشد تا خیال شما از دسترسی ساده به آن‌ها راحت شود.

کابینت‌های کشویی هم‌چنین مناسب نگهداری وسایل بهداشتی است چراکه نه در دید هستند و نه بوی آن‌ها در فضا پخش می‌شود.
 

کابینت‌های کشویی مرتفع حتی فضاهای نگهدارنده بیش‌تری در اختیار شما قرار می‌دهند و در بعضی موارد می‌توانند به عنوان انباری آشپزخانه عمل کنند. می‌توانید برای راحتی حرکت این کابینت‌ها تعداد چرخ‌های زیر آن‌ها را افزایش دهید.

 

آشپزخانه در گوشه‌‌ای از این آپارتمان کوچک قرار گرفته است. تمامی عناصر مورد نیاز مانند یخچال، پیش‌خان، سینک، فریزر، مایکروفر، و ماشین ظرف‌شویی به زیبایی در کنار هم قرار گرفته‌اند. حتی میز غذاخوری هم هنگام صرف غذا به صورت کشویی از دیوار کنار آشپزخانه بیرون می‌آید.
 

آشپزخانه بالا نمونه‌ای عالی از کنار هم قرار گرفتن زیبایی و کاربردی بودن است. درهای کابینت‌ها به صورت عمودی باز و بسته می‌شوند و به همین دلیل فضای زیادی را اشغال نمی‌کنند و در این فضای بسیار کوچک وسایل مورد نیاز را به راحتی در اختیار شما می‌گذارند.

 

طراحی قفسه‌های شیشه‌ای در این آشپزخانه تحسین برانگیز است چراکه به شما این اجازه را می‌دهد که از وسایلی که در پشت ردیف اول وسایل در درون قفسه‌ها قرار دارند مطلع شوید.

 

در این فضا نیز همین ایده اما به صورت درهای مرتفع که وسایل درون کابینت‌ها را پنهان می‌کند مورد استفاده قرار گرفته است.

 

با کوچک‌تر شدن آشپزخانه‌ها نگهداری از وسایل آشپزی مانند سینی‌ها، بشقاب‌های شیرینی‌پزی، قالب‌ها، و غیره کار مشکلی می‌شود. استفاده از کابینت‌ها چند قسمتی (مانند عکس بالا) راه‌حل این مشکل است.

 

در فضاهای کوچک، برای افزایش راحتی، هر وسیله باید چند کارکرد داشته باشد. در عکس بالا از چاپ‌گر که در درون کابینت کشویی قرار گرفته زمانی استفاده می‌شود که نیمکت تبدیل به فضای کار ‌شود. ایده‌های نظیر این ایده زندگی را در فضاهای کوچک راحت‌تر و زیباتر می‌کند.

 

با استفاده از یک کابینت مفصلی اسفنج‌ها، برس‌ها، و دیگر وسایل کوچک را پنهان کنید. کابینت زیر سینک معمولا بی‌فایده و ناکارآمد است. کابینت عکس بالا کاربردی‌تر و زیباتر است.

 

دلیلی ندارد که درها همیشه رو به بیرون باز شوند بلکه می‌توانند رو به بالا باز شوند. از همین ایده در این آشپزخانه استفاده شده است: یک قفسه مفصل‌دار در درون کابینتی که درِ آن رو به بالا باز می‌شود. از چنین فضایی می‌توان برای نگهداری از وسایل برقی کوچک (هم‌زن، مخلوط‌ کن) استفاده کرد. 

 

درهایی که به سمت بالا باز می‌شوند در فضاهای کوچک که باز شدن در به بیرون ممکن است ایجاد مانع کند بسیار سودمند و کارآمد هستند.

 

در این آشپزخانه از یک در یک‌تکه به‌جای در دو تکه در کابینت مخصوص ظروف پایه‌دار استفاده شده است. استفاده از چنین دری ظروف پایه‌دار را بهتر نمایان می‌کند و به راحتی می‌توان یکی از آن‌ها را انتخاب کرد.

 

این کابینت زیباترین کابینت کشویی است که تا به حال دیده‌ام.

 

منبع: houzz | ترجمه شده توسط تحریریه چیدانه


هرلحظه که زندگی کردی مال تو بود!

مردی در حال مرگ بود..
وقتی که متوجه مرگش شد خدا را با جعبه ای در دست دید.

خدا: وقت رفتنه !
مرد:به این زودی ؟ من نقشه های زیادی داشتم !

خدا: متاسفم ولی وقت رفتنه.
مرد: در جعبه ات چی دارید؟

خدا: متعلقات تو را.
مرد: متعلقات من؟ یعنی همه چیزهای من ؛ لباسهام ، پولهایم و ......

خدا: آنها دیگر مال تو نیستند آنها متعلق به زمین هستند.
مرد: خاطراتم چی؟

خدا: آنها متعلق به زمان هستند.
مرد: خانواده ودوستهایم ؟

خدا: نه ، آنها موقتی بودند.
مرد: پس وسایل داخل جعبه حتما بدنم هستند!

خدا: نه، آن متعلق به گردوغبار هستند.
مرد: پس مطمئنا روحم است!

خدا: اشتباه می کنی، روح تو متعلق به من است.
مرد با اشک در چشمهایش و با ترس زیاد جعبه در دست خدا را گرفت و باز کرد و دید خالی است!

مرد دلشکسته گفت: من هرگز چیزی نداشتم؟
خدا : درسته. تو مالک هیچ چیز نبودی!

مرد: پس من چی داشتم؟
خدا: لحظات زندگی مال تو بود.

هرلحظه که زندگی کردی مال تو بود.