ویروس استاکس نت و سیستم های کنترلی زیمنس Wincc، PCS7 و SCADA
کرم Stuxnet (استاکس نت) اولین بار در ژوئن 2010 توسط یک شرکت روسی نام VirusBlockAda که اعلام کرد نرم افزاری را بر روی سیستم رایانه یکی از مشتریان ایرانی خود مشاهده کرده، کشف شد. به گفته "الیاس لووی" مدیر ارشد فنی بخش "پاسخگویی ایمنی سایمنتک"با توجه به تاریخ نشانه های دیجیتالی که از این کرم رایانه ای به جا مانده، می توان گفت این نرم افزار از ماه ژانویه سال جاری میان رایانه ها در گردش بوده است.این اولین کرم کشف شده ای است که می تواند بر روی سیستم های صنعتی فعالیت نماید. این کرم به منظور حمله به سیستم های مدیریت کنترل و داده (SCADA) که به منظور کنترل و مونیتورینگ سیستم های صنعتی به کار می رود، طراحی شده و قابلیت برنامه ریزی مجدد PLC ها و مخفی نگه داشتن تغییرات انجام شده را دارد. همچنین اولین کرمی است که به منظور حمله به زیر بنای صنایع مهم طراحی شده است. بیشتر خبر گذاری های خارجی ادعا می کنند که این برنامه مخرب جهت هدف گیری تاسیسات و صنایع با ارزش ایران که بیشتر از تولیدات کنترلی شرکت زیمنس استفاده کرده اند طراحی شده است. زیمنس اظهار داشته است که این کرم تا به حال خسارتی به بار نیاورده است. شرکت Kaspersky شاخه روسیه اظهار کرده است که این ویروس می تواند آغاز گر نسل جدیدی از اسلحه های نرم افزاری و جنگ نرم افزاری باشد که کشورها می توانند بر علیه یکدیگر به کار گیرند مگر اینکه مردم به راحتی از استفاده از محصولات مایکروسافت خودداری نمایند. کوین هوگان مدیر ارشد سایمنتک اعلام کرده است 60 درصد آلودگی در ایران مشاهده شده است.
سیستم های مورد هدف اصولا از نرم افزارهای شرکت زیمنس از جمله Wincc، PCS7 و Supervisory Control And Data Acquisition SCADA استفاده کرده اند.
برای توضیحات تکمیلی به ادامه مطلب مراجعه کنید
معرفی اسکادا جایگاه های سوخت گاز طبیعی و پیشنهاد یک سیستم بهینه
اسکادا (SCADA ) مخفف کلمات Supervisory Control And Data Acquisition به معنی کنترل سوپروایزری (نظارت مدیریتی) و اخذ داده ها می باشد. همانطور یکه از اسم آن پیداست اسکادا به یک سیستم کنترلی گسترده اشاره دارد. سیستم های اسکادا برای نظارت و یا کنترل پروسس های شیمیایی و یا حمل و نقلی در سیستم هایی نظیر تامین آب شهری، کنترل نیروی برق، انتقال و توزیع آن، لوله های گاز و نفت و بسیاری پروسس های توزیع شده دیگر استفاده می شوند.
مفاهیم سیستم
یک سیستم اسکادا شامل سیگنال های ورودی/خروجی، کنترلگرها، HMI، شبکه ها، ارتباطات، پایگاه های داده و نرم افزار می باشد.
کلمه اسکادا معمولا نشان دهنده یک سیستم مرکزی است که نظارت و کنترل یک سایت کامل و یا یک سیستم توزیع شده در فواصل زیاد (در حد چندین کیلومتر) را برعهده دارد. عمده عملیات کنترل سایت عملا به صورت اتوماتیک توسط Remote Terminal Unit) RTU) ویا به وسیله Programmable Logic Controller) PLC) انجام می شود.
توابع کنترلی میزبان معمولا به عبورکردن از سایت پایه یا قابلیت های سطح نظارتی محدود می شوند. به عنوان مثال یک PLC می تواند جریان آب خنک کننده قسمتی از یک پروسه صنعتی را کنترل کند؛ در حالی که سیستم اسکادا می تواند به کاربر اجازه دهد که تنظیمات کنترلی جریان را تغییر دهد و می تواند اجازه نمایش و یا ثبت هر اعلان خطری (آلارم) نظیر کاهش جریان یا افزایش دما را صادر نماید. بازخورد (فیدبک) حلقه کنترلی درون PLC یا RTU بسته شده است و سیستم اسکادا بر بازده کلی این حلقه نظارت دارد.
جمع آوری اطلاعات از سطح RTU یا PLC شروع می شود و این مرحله، خواندن مقادیر و حالات دستگاه های جانبی متصل به اسکادا را شامل می شود. سپس داده ها کامپایل شده و به فرمت قابل استفاده برای کاربر اتاق کنترل که از Human Machine Interface) HMI) استفاده می کند؛ در می آید.
اتاق کنترل تصمیم های لازم را که گاه ممکن است باطل کننده فرمانهای عملیاتی موجود در RTU یا PLC باشد را بر اساس این داده ها صادر می نماید. این داده ها همچنین می توانند برای یک سیستم ثبت اطلاعات ذخیره شوند که معمولا این سیستم یک سیستم مدیریت پایگاه داده است که از امکان ایجاد نمودار و سایر روشهای تحلیل اطلاعات برخوردار است.
سیستم های اسکادا عموما یک پایگاه داده توزیع شده را پیاده سازی می کنند که معمولا به آن با نام پایگاه تگ ها اشاره می شود. این پایگاه داده شامل عناصر اطلاعاتی است که تگ یا نقطه نامیده می شوند. یک نقطه نشان دهنده یک مقدار ورودی یا خروجی نظارت شده یا کنترل شده به وسیله سیستم است.
نقاط می توانند نرم یا سخت باشند. یک نقطه سخت نشان دهنده یک ورودی یا خروجی عملی متصل به سیستم است در حالی که یک نقطه نرم نشان دهنده نتیجه منطقی و عملیات محاسباتی بر روی دیگر نقاط نرم یا سخت است. مقادیر نقاط معمولا به صورت مقدار- برچسب زمانی ذخیره می شوند (مقدار و برچسب زمانی هنگامی که نقطه ضبط یا محاسبه می شود). یک رشته از ترکیب مقدار-برچسب زمان تاریخچه نقطه مورد نظر می باشد. مرسوم است که علاوه بر اینها اطلاعات دیگری نیز ذخیره گردد نظیر مقادیر ثبات های PLC ، توضیحات و اطلاعات اخطاری.
می توان یک DCS یا سیستم SCADA را بطور کلی از یک تولید کننده سیستم های کنترلی نظیر شرکت ABB خرید ویا اینکه قطعات سخت افزاری و بسته های نرم افزاری را از تولید کننده های مختلف خرید و آنها را سرهم نمود.
دریافت فایل معرفی اسکادا جایگاه های CNG
منبع : www.microrayaneh.com
خاندان زیمنس حق زیادی بر گردن مردم آلمان و جهان دارند. در راس این خاندان، ورنر زیمنس کشاورززاده جوان علاقهمند به رشته برق است که با همت والای خود شرکت عظیمی را تاسیس کرد که امروزه به همین نام شناخته میشود. 160 سال پیش این اتفاق روی داد و در طی چندین دهه و چندنسل، برادران و پسران و نوههای ورنر، رهبری شرکت را برعهده گرفتند و آن را از میان طوفانهای دو جنگ جهانی و رقابت با شرکتهای بزرگ سرفراز بیرون آوردند. ورنر زیمنس، خود یک شخصیت علمی و صنعتی بود که اصول دیناموالکتریک را کشف کرد و بنیان مهندسی برق را تحکیم بخشید و اکنون شرکت زیمنس نیز در این مسیر بهعنوان سرآمدترین شرکت جهانی در صحنه حضور دارد. فروش شرکت در سال 2006، از مرز 100 میلیارد دلار فراتر رفت و دامنه فعالیت آن به بیش از 190 کشور گسترش یافت. کلاوس کلاینفیلد مدیرعامل کنونی شرکت برای حفظ میراث 160 ساله شرکت و پاسداری از شان صدها اختراع و امتیاز انحصاری آن، رو به آینده دارد و براساس برنامه افق 2020، تصویری از آینده ترسیم کرده است که در آن شرکت بتواند ارزش پایدار خلق کند.
تاریخچه
160 سال پیش، در سال 1847، مهندس جوان ورنر زیمنس شرکت مشترک تلگراف زیمنس – هالسکه را تاسیس کرد. او سالها در زمینه مبانی مهندسی برق کار کرد و سرانجام در سال 1866 اصول دیناموالکتریک را کشف کرد. این کشف، ایده استفاده از جریان برق را بهعنوان یک منبع مولد مطرح ساخت. بدین ترتیب، شرکتی که او در جهت توسعه ایدهها و اختراعاتش تشکیل داد، روزبه روز با کمک برادرش کارل زیمنس مسیر پیشرفت و ترقی را پیمود. فرزند او، ویلهلم زیمنس که از 1890 تا 1919 سمت مدیریت شرکت را بهعهده داشت، نقش مهمی در توسعه شرکت ایفا کرد. پس از او، تا سال 1941 فردریش، سومین فرزند ورنر زیمنس رهبری شرکت را بهعهده گرفت. باآغاز جنگ جهانی، نوه ورنر بهمدت 15 سال مدیریت شرکت را انجام داد، اما کسی که بیشترین نقش را در بازسازی زیمنس، پس از جنگ جهانی دوم ایفا کرد، نوه دیگر ورنر، ارنست زیمنس بود. هم او بود که در سال 1966شرکتی را که امروزه به عنوان زیمنس (AG) می شناسیم، تاسیس کرد و تا 1971 رهبری آن را بهعهده داشت. مدیریت در دهه بعد برعهده برنهارد پلتنر بود و دهه بعد نیز هاسین هالسکه این مسئولیت را انجام داد. از سال 1992 که هانریش پیرر رهبری شرکت را بردوش گرفت، زیمنس تحول یافت و از یک شرکت متکی بر مشتریان عمومی در بازار به شرکتی که در بازار رقابت جهانی انتظارات سهامداران را برآورده میساخت، تبدیل شد.
امروزه شرکت زیمنس در حوزههای قدرت، اتوماسیون، کنترل، اطلاعات و ارتباطات، نیروگاه، پزشکی، حمل ونقل و خدمات فعالیت دارد و در برخی حوزهها نظیر صنعت اتوماسیون، فناوری سیستمهای تصویربرداری طبی، نوآوری در مدیریت اطلاعات فرایندهای بهداشت و سلامت، سرآمد شرکتهای مهندسی برق و الکترونیک است.
چشمانداز
چشمانداز شرکت زیمنس چنین است: عرضهکننده نوآوریهای جهشی، ارائهدهنده مزیت رقابتی به مشتریان و خلق ارزش پایدار.
تحقیق و توسعه
حوزه فعالیتهای تحقیق و توسعه در زیمنس بسیار گسترده و متنوع است: مواد نوین، روشهای بیومتری، تجهیزات نوین آنالیز در پزشکی، بهداشت دیجیتال، ماشینها و شبکههای هوشمند، نرمافزار، فناوری حسگرها، منابع نوری جدید، روبوتها، انرژیهای تمیز، خدمت از راه دور و تدارکات و پشتیبانی. در 100 سال گذشته، محققان زیمنس اولین لامپ پایدار را برای استفاده در فیلامان روشنایی ابداع کردند. 30 هزار مهندس نرم افزار در زیمنس بهکار مشغول هستند. تعداد ثبت اختراع محققان شرکت در سال 2005 بالغ بر 8800 بوده است.
در سال 2006، 10410 اختراع از جانب زیمنس به ثبت رسیده است. بدین ترتیب از لحاظ تعداد ثبت اختراع، شرکت زیمنس در آلمان رتبه اول و در اروپا دوم و در آمریکا، دهم را داراست. هزینه تحقیق و توسعه، در سال 2006 در زمینه محصولات و سیستمهای جدید 7/5 میلیارد یورو بوده است. از این مقدار، 28 درصد در اطلاعات و ارتباطات، 19 درصد اتوماسیون و کنترل، 20 درصد حمل ونقل، 16 درصد پزشکی، 9 درصد قدرت و 4 درصد روشنایی بوده است.
فرایند تحقیق و توسعه در زیمنس جهانی است. مراکز اصلی آن در آلمان، آمریکا، اتریش هندوچین مستقر هستند. از 150 مرکز تحقیق و توسعه، بیش از نیمی از آن در خارج از آلمان قرار دارد. حدود 50 هزار نفر کارکنان تحقیق و توسعه در 40 کشور جهان پراکنده هستند.
فرهنگ و ارزشهای سازمانی
ارزشهای اصلی در زیمنس شامل اصول شرکت و سیستمهای مدیریتی است. هدف شرکت مستحکم ساختن ارتباط با مشتریان است. شرکت، نیاز مشتری را در مرکز فعالیتهای خود قرار داده و معتقد است، موفقیت شرکت به موفقیت مشتریان شرکت وابسته است و بدین دلیل مشتریان را قوی میکند تا قدرت رقابتی خود را حفظ کند.
کلید سیستم مدیریت زیمنس عبارت است از نوآوری، مشتریمداری و رقابت جهانی. شرکت نوآوری را به پیش میبرد تا آینده را بسازد. کارکنان را توانمند میسازد تا به عملکرد کلاس جهانی دست یابد. مسئولیت اجتماعی را میپذیرد تا به پیشرفت جامعه کمک کند. ارزشهای شرکت را تقویت میکند تا فرصتهای جدید رشد فراهم شود. شرکت، ارزشها را برای همه کارکنان فرمولی کرده و آن را بهعنوان اساس فعالیتها قرار داده است. راهنمای اخلاق کسب وکار شرکت در سال 2001 منتشر شد. این ارزشها جزئی از قرارداد هریک از کارکنان است.
منابع انسانی
توزیع جغرافیایی 474900 تن کارکنان شرکت چنین است: آلمان 34 درصد، اروپا (غیر از آلمان) 27 درصد، آمریکا 21 درصد، آسیا پاسفیک 15 درصد و آفریقا و خاورمیانه 3 درصد. 27 درصد کارکنان زن هستند. 10 درصد مدیران شرکت را زنان تشکیل میدهند. 36 درصد کل کارکنان تحصیلات دانشگاهی دارند که 65 درصد آنان در رشتههای مهندسی یا علوم تحصیل کردهاند. 33 درصد آموزش حرفهای دیدهاند و 31 درصد بقیه نیز بدون آموزش قبلی هستند. شرکت براین باور است که تنها کارکنان باانگیزه بالا میتوانند شرکت را قادر سازند تا نیازهای مشتریان و سهامداران را پاسخ گوید.
فرهنگ شرکت، کارکنان را توانمند میسازد تا همه استعدادهای خود را بروز دهند و بهکار گیرند. برای تعالی افراد راههای زیرموردنظر شرکت قرار دارد: دستیابی به فرهنگ عملکرد برتر، استقرار برنامه تعالی رهبری، افزایش ذخیره استعدادها و مستحکمکردن کارراهه کارشناسی. راهی که زیمنس برای انگیزه دادن به کارکنان خود انتخاب کرده، عبارت است از گفتوگوی باز با کارکنان، درگیرساختن آنها درباره اهداف و دستاوردها و موفقیت توسعه شغلی آینده آنها. شرکت محیط کاری خلق کرده است که هریک از کارکنان دقیقا میدانند چه انتظاری از آنها میرود.
یک سیستم منظم بازخورد فراهم آمده است که کارکنان میتوانند استعدادهای خود را شکوفا سازند. استعدادهای برتر از نظر زیمنس آنانی هستند که نتایج برجسته میآفرینند. آنها رهبران آینده زیمنس هستند. توانایی شرکت در قدردانی و رشد این استعدادهای برجسته، عامل اصلی در موفقیت شرکت است.
فروش
در سال 2006، زیمنس با درآمد 100 میلیارد دلاری و سود خالص 8/2 میلیارد دلاری در رتبه 22 فهرست 500 شرکت برتر جهانی قرار گرفت. تنها 21 درصد این میزان فروش در آلمان بوده است. 33 درصد در اروپا، 25 درصد آمریکا، 13 درصد آسیاپاسفیک بوده و 8 درصد آفریقا و خاورمیانه را شامل می شده است. بدین ترتیب زیمنس در رتبهای بالاتر نسبت به شرکتهای حوزه مهندسی الکتریک و الکترونیک مانند هیتاچی، ماتسوشیتا، سامسونگ، سونی و توشیبا قرار گرفته است.
بنیانگذار
ورنر زیمنس، چهارمین فرزند از 14 فرزند یک کشاورز اجاره نشین بود که در عصر تحول صنعتی بهدنیا آمد. از همان ابتدا به رشته برق علاقهمند بود و در سال 1847 همزمان با ساخت یک پوینتر تلگراف، با یوهان هالسکه، شرکت مشترک تلگراف زیمنس – هالسکه را تاسیس کرد. شرکت در دهه 1850، سفارش ساخت شبکه تلگراف کشور روسیه و سپس انگلستان را دریافت کرد. در سال 1866، زیمنس براساس کارهای فارادی اصول دیناموالکتریک را کشف کرد و مسیر استفاده از الکتریسیته بهعنوان مولد قدرت را هموار کرد. حوزه مهندسی قدرت با همت او شکل گرفت و نام او با مهندسی برق مترادف گشت. نام آلمانی که توسط او ابداع شد الکتروتکنیک (Electrotechnic) بود. برهمین اساس اولین قطار برقی در برلین در سال 1879 راهاندازی شد. سال بعد اولین بالابر برقی و پس از آن اولین پله برقی در آلمان بهکار گرفته شد. ورنر زیمنس علاوه بر آنکه یک فرد علمی و صنعتی و فنی بود و در کسب و کار شم ویژهای داشت، یک سیاستمدار نیز محسوب می شد. شعار او این بود که «من آینده را به پیشرفت زودگذر نمی فروشم».
مدیرعامل
از سال 2005، کلاس کلاینفیلد به سمت مدیریت عامل شرکت زیمنس منصوب شد. او یازدهمین مدیرعامل شرکت محسوب می شود. قبل از آن، کلاینفیلد عضو کمیته اجرایی شرکت بود. او پس از ورود به زیمنس در 1987 در حوزههای فروش و بازاریابی و سپس برنامهریزی استراتژیک مشغول به کارشد. کلاینفیلد که دارای دکترای مدیریت استراتژیک است، ارزشها را بنیان کار شرکت میداند. او معتقد است دانش فنی کارکنان و کار تیمی اصلیترین مزایای رقابتی شرکت محسوب میشوند.
او برنامهFit 4 More را برای رشد شرکت دنبال می کند که بر چهارعامل عملکرد، تعالی عملیاتی، تعالی افراد و مسئولیتپذیری شرکت تکیه دارد. این برنامه اهداف روشن را تنظیم کرده است و شاخصهای مورد نیاز برای شتاب بخشیدن به تجدید استراتژی شرکت را جهت رشد پایدار تعریف می کند. این برنامه یک رویکرد جامع به بهبود بهرهوری و ارزش در شرکت است.
آینده
شرکت، نقشه و سناریوی آینده را در برنامه افق 2020 تعریف کرده است. براساس یک تحقیق مفصل انجام شده، شرکت آنچه در 13 سال آینده در حوزههای اقتصاد، سیاسی، فناوری و اجتماعی انتظار وقوع دارد، پیشبینی کرده است. شرکت با رویکرد «تصاویر آینده» نگاهی 10 ساله، 20 ساله و 30 ساله به آینده دارد. هدف، عبارت است از تعیین فناوریهای پیش رو و نیازهای آتی مصرفکننده برای کشف امکانات کسب و کار جدید در حوزههای انرژی، اتوماسیون، مواد، سلامت و بهداشت، اطلاعات و ارتباطات، حمل ونقل و خدمات.
یک سیستم مخابراتی شامل سه جزء اصلی است :
1 - فرستنده
2 - گیرنده
3 - کانال ارتباطی بین فرستنده و گیرنده که حاوی اطلاعات است
در فرستنده اطلاعاتی را که می خواهیم مخابره شوند به شکلی در می آیند که کانال ارتباطی بتواند آن را به گیرنده منتقل کند و در گیرنده اطلاعات از کانال ارتباطی گرفته و آشکار می گردد . کانال های ارتباطی را می توان به دو دسته تقسیم کرد :
1 - کانال های ارتباطی باز
2 - کانال های ارتباطی بسته
فرستنده های رادیویی و تلویزیونی و رابط های ماکروویو و ماهواره ای از سیستم هایی هستند که از کانال ارتباطی باز (اتمسفر ) برای انتقال اطلاعات استفاده می کنند. در کانال های ارتباطی بسته میان گیرنده و فرستنده یک یا چند خط انتقال با رسانای فلزی یا خطوط انتقال نوری وجود دارد که سیگنال های اطلاعاتی از طریق این خطوط منتقل می گردند . خطوط انتقال نوری یک کانال ارتباطی است که از سیگنال های نوری برای انتقال اطلاعات استفاده می کند و متشکل از سیگنال های نور و تار نوری که سیگنال های نوری در تار نوری در حرکت هستند . ابتدا به بررسی نور و سپس تار نوری می پردازیم :
ساختار نور :
در مورد ساختار و ماهیت نور به طور قطع نمی توان نظر داد . در این باره سه نظریه وجود دارد.
1 - نظریه ذره ای بودن نور
2 - نظریه موجی بودن نور
3 - نظریه کوانتمی بودن نور
نظریه ذره ای نور : گاهی اوقات رفتار نور طوری است که به نظر از ذرات بسیار ریزی که فوتون نامیده می شوند تشکیل شده است و اینطور می توان گفت که پرتوهای نور شامل تعداد بسیار زیادی فوتون است اگر ساختار ذره ای نور را بپذیریم می توان نور تولید شده توسط منابع لیزرها و دیودهای لیزری را توجیه کرد.
نظریه موجی نور : گاهی اوقات رفتار نور به شکلی است که می توان نور را یک موج الکترو مغناطیسی با فرکانس زیاد و طول موج کوتاه فرض کرد و می توان گفت که امواج نوری از نوع مقطعی است یعنی حرکت موج عمود بر جهتی است که موج منتشر می شود . امواج الکترو مغناطیسی در خلاء با سرعت تقریباً m/s 3×10(8) حرکت می کنند و نور نیز تقریباً با همین سرعت در خلاء در حال حرکت است . وقتی نور از محیطی به محیط دیگر حرکت می کند فرکانس آن عوض نمی شود ولی سرعت آن تغییر می کند که در این حالت پدیده شکست نور بوجود می آید . برای اینکه بدانیم نور در تارهای نوری به چه شکل حرکت می کند و چه تغییراتی در نور بوجود می آید باید رفتار موجی نور را در نظر گرفت.
نظریه کوانتمی نور نظریه موجی بودن نور به قدر کافی تمام پدیده های مربوط به انتقال نور را توجیه می کند اما در بررسی بعضی از رفتارهای نور که در برخی از حالت ها نظیر پاشیدگی و گسیل و جذب رخ می دهد تئوری های ذره ای و موجی جوابگو نیستند و به جای آنها تئوری کوانتمی نور می تواند پاسخگو باشد . تئوری کوانتومی نور بیان می کند که تشعشع نور حاوی ذرات بسیار ریزی است که خصوصیات موجی را نیز دارا است .
تار نوری :تار نوری یک لوله خاص است که از شیشه یا پلاستیک ساخته می شود . ماده اصلی تارهای نوری شیشه ای سیلیکا ( Sio2 ) و یا سیلیکات است و یا ماده اصلی تارهای پلاستیکی هم پلاستیک شفاف است که مواد اولیه برای ساخت هر دو نوع تار فراوان است و مشکل دسترسی به مواد اولیه مطرح نیست . از تارهای شیشه ای به دلیل تضعیف پایین معمولاً برای فواصل دور استفاده می شود و تارهای پلاستیکی را برای فواصل کوتاه بکار می برند و چون ماده اصلی تشکیل دهنده آن پلاستیک است دارای استحکام نسبتاً خوبی است و نسبت به نمونه شیشه ای ارزانتر نیز هست . برای اینکه از تارهای نوری استفاده شود تعداد معینی از تارهای نوری را درون پوشش لوله ای قرار می دهند که به آن کابل می گوییم . کابل ها از مواد گوناگونی از جمله پلاستیک ساخته می شوند و نمونه های مختلفی دارند . ساختمان و مواد تشکیل دهنده کابل بستگی به کاربرد آن دارد . مثلاً ساختمان کابلهایی که در زیر دریا قرار دارند متفاوت است . برای انتقال اطلاعات از طریق کابل نوری یا همان فیبر نوری به یک منبع نور که با اندازه و جنس تار و شرایط انتقال مطابقت داشته باشد نیازمندیم تا اطلاعات را از فرستنده بگیرد و تبدیل به سیگنالهای نوری کرده و آن را درون فیبر ارسال نماید.
معمولاً از دیودهای لیزری ( LD ) و با دیودهای نور گسیل ( LED ) به عنوان منبع نور استفاده می گردد . در قسمت گیرنده نیز به یک آشکار ساز نیازمندیم تا اطلاعاتی را که به شکل سیگنالهای نوری از فیبر گرفته می شود را تبدیل به سیگنالهای الکتریکی کند.
تضعیف : در هر کانال ارتباطی توان سیگنال خروجی از کانال در مقایسه با توان سیگنال ورودی به کانال تفاوت دارد و کمتر است . به عبارت ساده تر همیشه مقدار خروجی از کانال ارتباطی ضعیف تر از مقدار ورودی است. پس می توان نتیجه گرفت که مقداری از سیگنال ورودی در خود کانال به اصطلاح از بین می رود به این مسئله تضعیف می گویند . هر کانال ارتباطی بسته به نوع و جنس مواد تشکیل دهنده آن یک ضریب تضعیف دارد که این ضریب به طول کانال جنس کانال قطر کانال و عوامل دیگر بستگی دارد ، برای جبران تضعیف سیگنال های ورودی در طول مسیر کانال و در فواصل معیین یک تقویت کننده می گذارند تا سیگنال هایی را که ضعیف شده اند تقویت کرده و به توان بالاتر برساند . یکی از مزیت های فیبر نوری این است که نسبت به کابل های مسی دارای تضعیف یا تلفات کمتری است و سیگنال های نور فاصله بیشتری را بدون نیاز به تقویت کننده طی می کنند . بطور مثال فیبر های نوری تقریباً در هر 50 کیلومتر (بسته به نوع فیبر ) به تقویت کننده نیاز دارند ولی در کابل های مسی این رقم به 5 کیلومتر کاهش می یابد . یکی دیگر از مزایای فیبر نوری نسبت به کابل مسی نازکتر بودن و سبکتر بودن آن است بطوریکه معمولاً در هر کیلو متر وزنی معادل 1/5 کیلو گرم دارد که به مراتب سبک تر از کابل مسی است . پهنای باند فیبر نوری به منظور ارسال اطلاعات بسیار بیشتر از کابل مسی است که همین خصوصیت باعث شده که در شبکه های پر سرعت از فیبر نوری استفاده شود سرعت انتقال اطلاعات در فیبر نوری بسته به نوع فیبر در حد 10 گیگا هرتز است و ظرفیت انتقال 2/5گیگابایت بر ثانیه یا بالاتر می باشد ، بعضی موارد ارزانتر بودن نسبت به کابل مسی از مزیت دیگر فیبر نوری محسوب می گردد درجه امنیت اطلاعاتی فیبرنوری نسبت به کابل مسی بسیار بالاست و بدلیل اینکه گرفتن انشعاب از فیبرنوری و آشکار سازی سیگنال های نوری بسیار پیچیده می باشد سرقت اطلاعات از فیبرنوری بسیار مشکل است.
دانلود این مقاله در غالب PDF